امروزه با توجه به توسعهی روزافزون سامانههای فناوری اطلاعات و افزایش پیچیدگی آنها کنترل دستی و نظارت انسانی بر آنها بسیار سخت شده است و استفاده از خود سامانه در کنترل و راهاندازی خود بسیار مورد بحث قرار میگیرد. مبحث خودتطبیقی از این جهت ارائه شده است که سامانه بتواند خودش را پایش کرده و با توجه به حضور در محیطهای نامطمئن خود را با تغییرات محیطی وفق دهد. بنابراین سامانههای خودتطبیق با یک مدیریت متمرکز مولفهی تحت کنترل خودرا پایش کرده، اطلاعات را تحلیل نموده، با توجه به پایگاه دانش خود تصمیماتی را گرفته و تغییرات را با استفاده از عملگرهای خود اعمال میکنند.
به علاوه، سامانههای چندعامله به عنوان یک راه اساسی برای کنترل مولفههای بزرگ فناوری اطلاعات مورد استفاده قرار گرفتهاند. با توجه به حرکت از سامانههای کوچک به سمت استفاده از سامانههای فوق مقیاس وسیع و نیز وجود کلان دادهها، توزیع فرآیند کنترل سامانه و استفاده از عاملها به عنوان یک راه حل مطرح شده است. بنابراین مبحث خودسازماندهی برای سامانههای چندعامله مورد بحث قرار گرفته است. در این مبحث این خود عاملها هستند که به صورت خودمختار سازمانی را به دست آورده و هدف سامانه را پدیدار میکنند. بنابراین سامانههای چندعاملهی خودسازمانده، توزیع شده هستند. اما پدیداری لزوماً نتیجهی مطلوب سامانه را به دست نمیدهد.
وجود مقولهی خودتطبیقی که در آن یک چرخهی کنترل متمرکز سامانه را کنترل میکند، این راه حل را به ذهن متبادر میکند که شاید بتوان با استفاده از خودتطبیقی، به صورت متمرکز، پدیداری در سامانههای چندعاملهی خودسازمانده را تحت کنترل قرار داد و در عین حال بتوان عملکرد نامتمرکز و توزیع شده در سامانههای چندعامله را نیز حفظ کرد. بنابراین، استفاده از خودتطبیقی را میتوان به عنوان راه حل کنترل پدیدهی پدیداری در سامانههای چندعاملهی خودسازمانده استفاده کرد.
در این تحقیق تلاش شده است با بررسی ادبیات موضوع و نیز بررسی چند کار صورت گرفته در این زمینه، یک مدل سازماندهی برای سامانههای چندعامله ارائه شود تا بر اساس آن بتوان خودتطبیقی را در کنار خودسازماندهی قرار داد. در این مدل عاملها خود به صورتی سازماندهی میشوند که امکان نظارت متمرکز بر کل سامانه، در عین توزیع شده بودن سامانه، فراهم میشود.
تعداد دانلود : 75
نظر دهید